جدول جو
جدول جو

معنی خون خم - جستجوی لغت در جدول جو

خون خم
(نِ خُ)
کنایه از شراب سرخ. (آنندراج) (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). خون شیشه. خون قرابه. خون صراحی. خون قدح. خون بط. خون ناموس. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش خط
تصویر خوش خط
ویژگی کسی که خط زیبا و نیکو دارد و خط را خوب می نویسد، خوش نویس، نوشته شده با خطی واضح و خوانا مثلاً تکالیف خوش خط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
ویژگی تومور یا غدۀ بی خطر مثلاً تومور خوش خیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خون رز
تصویر خون رز
کنایه از شراب، برای مثال مریز خون من ای بت به روزگار خزان / مساعدت کن و با من بریز خون رزان (امیرمعزی - ۵۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
ویژگی هر یک از جانورانی که دمای بدنشان نسبت به دمای محیط تقریباً ثابت است مانند پستانداران و پرندگان، کنایه از مهربان و خوش خو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
خوش اخلاق، دارای اخلاق نیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خون دل
تصویر خون دل
کنایه از غم، غصه، رنج و محنت بسیار، خون جگر
فرهنگ فارسی عمید
(نِ)
خون جام. کنایه از شراب انگوری است. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) :
شودکار ما پخته زان خون خام.
نظامی (از آنندراج).
، خون صاف و خالص و بعضی گفته اند خونی که هنوز بکمال نضج نرسیده باشد و رنگش بسیار روشن و صاف بود بخلاف آنکه چون به پختگی میرسد رنگش به تیرگی میزند و اگر سوخته شود سیاه فاسد شده باشد. (از آنندراج) :
ارسطو بساغر فلاطون بجام
می خام ریزندۀ خون خام.
نظامی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
با عاطفه، با مهر، مهرورز، رئوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خط
تصویر خوش خط
آنکه خط خوب دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
نیک نهاد، خوش خلق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش خیم
تصویر خوش خیم
خوش خلق، نیک نهاد، در اصطلاح پزشکی، بی خطر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خون گرم
تصویر خون گرم
((گَ))
جانوری که خونش گرم باشد، کنایه از بامحبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
Hotblooded
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
Benignly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
de manière bénigne
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
heetbloedig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
benignamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguíneo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
sanguigno
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
benignamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
benignamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
hitzig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
血气方刚的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
良性地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
porywczy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
łagodnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
лагідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
запальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
gutmütig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
доброжелательно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خونگرم
تصویر خونگرم
горячий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش خو
تصویر خوش خو
goedaardig
دیکشنری فارسی به هلندی